شایانشایان، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

بابا و مامان و تو

شایان بی دندون به دنبال قندون

1391/9/6 13:10
نویسنده : مامانی
692 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی پدر یا مادر شدی تازه می فهمی چه استعدادی در تقلید صدای حیوانات داری

شایان عزیزم دیگه داری هشت ماهت رو هم کامل می کنی و حسابی بازی گوش و کنجکاو شدی. این کنجکاوی در حد یک کلمه نیست و واقعا گاهی خیلی بزرگ می شه اندازه کشف یک قابلمه بزرگ یا تلویزیون گاهی چاقو و ... و جالب اینجاست که وقتی مامان و بابا سعی می کنند از این کنجکاوی های خطرناک دورت کنند اونموقع تازه اول دردسره . شایان صدارو می اندازه رو سرش و دادو بیداد و گریه. اونموقع است که منو بابایی اندازه یک باغ وحش از خودمون صدا در می یاریم تا جنابعالی ساکت بشی خلاصه بعد از کلی التماس و جایگزینی اسباب بازی به جای موارد درخواستی جنابعالی اندازه 5 دقیقه آروم می گیری اما بازم... .

دیروز گذاشتمت تو روروک و کلی اسباب بازی گذاشتم رو میزش اما همرو ریختی پایین بعد داشتی از روروک می اومدی بیرون که داشتی می افتادی . حتی دیگه تو روروک هم نمی شه گذاشتت مامانی .

از طرفی اولین دندونت مثل اینکه می خواد در بیاد و پسر گلم شب و روز دیگه اروم و قرار نداره. جالب اینجاست که انگار آب دهنت تند شده و وقتی می ریزه دور دهن خوشگلت گاهی دونه می زنه و البته جیشو و پی پی هم همینطور شدن و کمی پات سوخته.خلاصه اینکه که هی با این دهن بی دندون دنبال قندون می کنی و منو بابایی همی مجبوریم قندون رو از دستت دور بزاریم تا قند قورت ندی.

دیشب انقدر غروب گریه کردی که با بابایی مجبور شدیم بریم بیرون و یه دور بزنیم بعد هم رفتیم خونه عزیز و غذای نذری خوردیم خاله دلارام و خاله مریم و خاله پروانه هم بودند. و خاله مهناز غیبت داشت و رفته بود نامزد بازی.

اینه دیگه خلاصه.

دیروز با سارا و بهار کلی تریپ رفاقت برداشته بودی اما خوب چون اونها کوچکند ما باید مواظب باشیم شما کتک نخوری یا تو پسر  گلم با اون ناخونات که نمی تونم بگیرمشون لپ اونارو نکنی. مثل صورت و گوش پسرعمه آرمان که چند روز پیش همرو کندی و جای ناخنات قرمز شده بود. با آرمان خیلی میونه ات خوبه و همش باهاش شولوغی میکنی و قه قهه می زنی.

پسرکم خیلی دوستت دارم چون واقعا برای همه جا شادی می یاری.

دیروز کمی هم پشت دسته عزاداری راه رفتیم اما تو با صدای طبلها خوابت برد تو کالسکه و یک آقایی برات اسفند چرخوند دور سرت و ریخت تو آتیش . قربونت برم که همه جا دل می بری

اینم چند تا عکس جدید از کنجکاوی ها و بازیگوشی های شایان پسری ام به قول خاله مریم/

شایان در سبد

شایان به دنبال آینه

این چرا کنده نمی شه

لپ تاپ می خوام

این دیگه مال خودمه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

محدثه
6 آذر 91 14:37
الناز
6 آذر 91 14:51
آخييييي چقدر عكساي قشنگ گذاشتي زيبا يه ماچ گنده به لپش از طرف خاله الناز
الهام
7 آذر 91 22:53
زیبا جون ماشاله پسرت حسابی بزرگ شده. خیلی ماهه. و شیطون بلا . بوسسسسس
شبنم
8 آذر 91 21:22
وای سلام امروز بچه ها گفتن نی نی توپولیو دیدین، اومدم شایان تماشا. جیجل جیجلهههههههههههه هوارتا بوسش کن ....
نیره نیک فرجام
14 آذر 91 0:07
سلام زیبا جوون. ماشاالله چه پسر خوشگل و با نمکی. خدا واست ببخشه. از طرف من ببوسش بازم سر می زنم. به امید دیدار


سلام نیره جان. خیلی خیلی از کامنتت خوشحال شدم . واقعا دلم می خواد ببینمت باهمه بی معرفتی ولی شماره ای که ازت دارم نمی دونم درسته یانه. اگه اینو خوندی یک جوابی بده .
مامان کوثری
6 دی 91 10:58
سلام روز و شبتون خوش اگر میخواهید واسه نی نی تون تولد تم دار بگیرید و یا جشن دندونی یا هر جشن دیگه ای و یا میخواهید تقویم 92 خیلی شیک با عکس نینی نازتون داشته باشین بیاین پیش ما امیدوارم بتونیم مفید باشیم طراحی های ما تکراری نیستن http://niniparti.niniweblog.com/
آرزو
16 دی 91 21:05
وااااااااای زیبا تو این سالهای اخیر هیچ مادری ندیده بودم که اینقدر مثل تو کپی برابر اصل گرفته باشه. فقط رنگ چشمهاش به باباش رفته خدا برات نگهداره