شایان خطر
امروز شایان 8 ماه و یک هفته است. حالا دیگه پسرکم غذا می خوره آب میوه می خوره و شبها هم تند تند بیدار می شه قبلا این طور نبود اما انگار هر چی بزرگتر می شه وابسته تر می شه. شایانی حالا دیگه از زور کنجکاوی در طول روز فقط وقتی می خوابه که در واقع از خستگی بیهوش شده باشه. و مهمتر از همه اینکه هنوز یکماه و یک هفته از چاردست و پا رفتنش نگذشته می خواد بایسته. من دیگه به هیچ وجه نمی تونم تنهاش بزارم همش دستش رو می گیره به اینطرف و اونطرف و بلند می شه و جالب اینجاست که یک دفعه هم دستش رو رها می کنه و با صورت می خوره به درو دیوار. حالا دیگه من هم بعد از حدود 8سال و نیم مجبور شدم بمونم خونه اما از این وضعیت خوشحالم اخه خیلی لذت داره که همه لحظه های رشد پسرکم رو تماشا کنم. اما خوب حسابی هم از آدم انرژی می گیره دنبال یک وروجک دویدن. پریروز پسرکم داشت دستگاه بخور رو می انداخت روی سرش که تو هوا گرفتم. خلاصه واسه خودش شایان خطری شده.
اینم چند تا عکس
١٦/٠٨/٩١